در این یادداشت دنبال این هستیم تا ببینیم برند فعلی محسن چاوشی که کلمه “خاص بودن” را به عنوان جوهره اصلی دنبال می کند چگونه خلق شده است و چگونه توسعه یافته است...
صدای محسن چاوشی: آنچه که فارغ از خوبی یا بدی محسن چاوشی را از سایر خوانندگان داخلی با فاصله جدا می کند صدای اوست. اتفاقی که برای برخی خوانندگان دیگر نظیر بنیامین بهادری و یا شهرام شکوهی هم افتاده است. صدا به عنوان عامل لازم برای ورود به بازار خوانندگی است (البته معروفیت برخی دیگر از خوانندگان بد صدا، این فرضیه را هم زیر سوال می برد). صدای زخمی، خش دار که در اوایل تداعی کننده خواننده دیگری بود رفته رفته توانست توجه مخاطب را به خود جلب کند. در بازاری که تعداد زیادی شادمهر عقیلی، خواجه امیری و عصار و … وجود دارد این صدا می توانست برگ برنده باشد که همین طور هم شد. صدایی که به اعتقاد خود خواننده کمی بیمار است ولی برای طرفداران متفاوت و شنیدنی.
دسترسی خواننده: جمله خوبی را از یکی از بازیگران معروف شنیدم که تمایلی به حضور در شبکه های اجتماعی نداشت. این جمله را نقل به مضمون می کنم که ایشان می گفت: مردم اگر سوپراستارشان را هر روز در رسانه ها و شبکه های مجازی ببیند برای دیدن او و بازی اش پول نمی دهند و به سینما نمی روند و این خوب نیست. گویی این حرف به طریقی دیگر در مورد چاوشی نیز مصداق پیدا کرده است. چاوشی کمترین حضور را در رسانه ها دارد در حالی که جز برجسته ترین هاست. کمترین تنوع عکس را در شبکه های مجازی دارد و این به آن معنی است که دائم در دسترس مردم نیست. این است که مردم برای خواندن مصاحبه های او رغبت بیشتری نشان می دهند. این است که دنبال کردن اخبار کاریش خوراک روزنامه و مجلات زرد می شود. در واقع محسن چاوشی خودش را زیاد عرضه نمیکند که برای مردم عادی شود. این اتفاق در دوره ای خاص برای رضا صادقی هم در حال رخ دادن بود که او هم به صف سایر خوانندگان پیوست و حتی او را بر پرده سینما هم دیدیم. برگزاری کنسرت نیز از دیگر مصادیق عرضه خواننده است و ما معتقدیم که عدم اجرای زنده و برگزار نکردن کنسرت هم از حرکات خوب چاوشی است و البته برای غیر طرفدارانش هم دلیل خوبی برای کوبیدن او و انگ صداسازی به او. یک لحظه تصور کنید که اگر قرار باشد چاوشی کنسرت بگذارد چه اتفاقی خواهد افتاد؟! چه تعداد برای خرید بلیط کنسرتهایش متقاضی خواهند بود. این یعنی جذابیت.
مضامین و اشعار: اگر جامعه موسیقی اصیل را کنار بگذاریم خوانندهایی را در داخل سراغ نداریم یا بهتر است بگویم کمتر سراغ داریم که رو به اشعار سنتی و کلاسیک ایران بیاورد. مولانا، سعدی؛ عطار و … . اشعاری که تلفیق آن با موسیقی پاپ سخت است و عرضه آن در قالبی شنیدنی ؛کاری سختتر. چاوشی حداقل در دو آلبوم “من خود ان سیزده ام” و این روزها با “امیر بی گزند” به خوبی دیدگاهش را به بازار دیکته می کند. در واقع نگرش چاوشی در انتخاب ترانه دنباله روی از بازار نیست بلکه شکل دادن به بازار است. این از قدرت برند او حکایت دارد. برخی از اشعار انتخابی او را حتی خوانندگان اصیل ما هم خوانده اند اما این گونه شنیده نشده است. چاوشی سلبقه خود را به بازار دیکته می کند و این رفتار او را برای مخاطب جذاب می کند.
سنتوری، داریوش مهرجویی، ساز کامکار: همکاری در پروژه سنتوری نقطه ی عطفی در زندگی کاری چاوشی بود که هر چند حواشی زیادی را داشت ولی برای شروع به کار او در قامت یک خواننده مجاز بسیار به چشم آمد. بسیاری او را با این فیلم شناختند؛ یک فیلم خواننده محور و یک آهنگساز خوبِ دیگر مثل کامکار و کارگردان بزرگی مثل مهرجویی که مهر تایید بر چاوشی میزند. این همکاری قرار بود در فیلم “چ” حاتمی کیا هم اتفاق بیفتد که ناکام ماند و البته با فیلم نامناسب “لامپ صد” ادامه پیدا کرد. ترانه زیبا برای یک فیلم عادی.
چاووشی و سریال شهرزاد: سریال موفق و پرطرفدار شهرزاد نیز تاثیر بسیاری بر موفقیت محسن چاوشی و محبوبیت بیشتر او داشته است به عبارتی چاوشی و سریال شهرزاد اثر متقابلی بر موفقیت یکدیگر داشته اند.سریال شهرزاد تنها فیلم و سریال نیست. با صدای محسن چاوشی یک هویت موسیقایی هم پیدا کرده است. از طرفی جالب است بدانید قطعه “کجایی” با بیش از ۲۲ میلیون بار پخش در وبسایت و اپ رکورددار برترین آهنگ تاریخ رادیو جوان می باشد، مجموع کلی قطعات تولید شده برای سریال شهرزاد بیش از ۶۶ میلیون بار از رادیو جوان شنیده شده اند که از این نظر نیز رکوردار پخش می باشند. به نظر شما داستان این موفقیت مخصوصا قطعه معروف”کجایی” چیست؟!
چاوشی و شبکه های اجتماعی: یکی از خوانندگان معروف فعال در فیسبوک از قدیمالایام محسن چاوشی است.که صفحهی رسمیش تا بحال حدود ۸۰۰ هزار لایک خورده است. و بصورت پیوسته از اخبار این خواننده اطلاع می دهد. صفحه اینستاگرام این خواننده نیز با داشتن۱۸۶ هزار فالوئر بصورت موازی در این راستا فعالیت میکند. واقعیت امر این است غالب افراد در مواجهه با چاوشی دو سر یک طیف هستند یا هوادار پروپا قرص او و یا به شدت منقد کارهایش. که درصد بالایی در گروه اول هستند. پیشنهاد میکنم اسم چاوشی را در رسانه های اجتماعی جستجو کنید؛ طرفداران متعصبش دهها صفحه به عشق او ساخته اند و عشق به برند را به خوبی نشان داده اند. طرفدارانی که هرکدام یک رسانه تبلیغاتی برای او شده اند. بیشترین تبلیغات البوم جدید محسن چاوشی را از هم دوستدارانش و به وسیله رسانه های اجتماعی انجام دادند.
محسن چاوشی همیشه در صحنه: چاوشی در نظرسنجی های مختلف به عنوان محبوبترین خواننده مردمی انتخاب می شود.شاید یکی از دلایل این انتخاب واکنش او به اغلب اتفاقات روز و مسائل ملی مذهبی باشد؛ از خواندن برای صعود ایران به جام جهانی گرفته تا خواندن اثری برای زلزله زدگان تبریز، سختیهای مردم خرمشهر و اثاری برای محرم و واکنش نشان دادن به کشتار کوبانی در سوریه. شما در این مورد چه فکر میکنید؟ چاوشی انجا که بحث ایران و ایرانی است خوب عمل می کند.
میل به محتوای مآیوس کننده و نومیدی /تب بازار چه میگوید؟اساسا گرایش به غم و میل به اندوه در اشعار فارسی قابل تامل است و هر امر غمگینانه ای در ذهن جمعی ایرانی تحسین میشود. البته بحث در این مورد بسیار مفصل و ریشه یابی آن بسیار جای کار دارد. چاوشی با نشانه رفتن این تمایل و فعالیت در این بخش، بازار هدف وسیعی را انتخاب کرد. ضمن اینکه باید بپذیریم لازمه فعالیت در این بخش ویژگی های خاصی را می طلبید از جمله صدای خواننده.که صدای چاوشی با آن حزن و ویژگیهای خاصاش همواره عاملی است برای برانگیختهتر شدن تماشاگر.
معتقدم که دلایل موفقیت محسن چاوشی فقط از منظر بازاریابی قابل بررسی نیست و از خیلی جهات دیگر از جمله فضای تخصصی موسیقی، جامعه شناسی و … میتوان وی را آنالیز نمود. در هرصورت محسن چاوشی در طی این سالها نقطه ضعفهایی که داشته را تبدیل به نقطه قوت کرده است. همچنین با غوطهور شدن در ناشناختههای موسیقی، کشف ظرفیتهای زبان فارسی، مطالعه بیشتر، خواندن اشعار کلاسیک، حضور یک شاعر خوب به نام «حسین صفا» در کنارش، همه و همه کمک کرده به اینکه محسن چاوشی هر سال مسیر رو به رشدی را طی کند. هر چند که کارهای ضعیف هم در کارنامه او پیدا می شود.
نویسنده:مریم دهکانی/کافه بازاریابی